اصطلاحات پزشکی
براي مشاهده توضيح كلمه مورد نظر روي آن كليك نماييد. شما مي توانيد با وارد نمودن
كلمه خاص يا مشخص كردن گروه ليست كلمات را فيلتر نماييد.
آ الف ب پ ت ج ح خ د ر ز ژ س ش ص
ض ع غ ف ق ك گ ل م ن و ه ي
اصطلاح
|
معادل انگليسي
|
معنای آن
|
فارماكولوژي
|
Pharmacology
|
داروشناسي؛ علمي كه در مورد منشا طبيعت، تاثيرات، استفاده و ساختمان شيميايي داروها بحث ميكند
|
فارنژيت
|
Pharingitis
|
التهاب و آماس حلق
|
فتق فمورال
|
Bubonocele
|
فتق اينگواينال يا فمورال كه در كشاله ران ايجاد تورم مي كند.
|
فرج
|
Vulva
|
عضو تناسلي خارجي زنان كه شامل برجستگي عانه، لبهاي ماژور و مينور،كليتوريس و دهليز ميباشد
|
فك
|
Jaw
|
آرواره؛ هر يك از دو استخوان حامل دندانها كه در سر حيوانات مهرهدار قرار دارند
|
فلوئور
|
Fluorine
|
عنصر شيميايي با نشانه F كه در پوسيدگي از دندان ها نقش مهمي دارد.
|
فمور
|
Femur
|
استخوان ران، بزرگ ترين و محكم ترين استخوان بدن است
|
فمورال
|
Femoral
|
مربوط به ران يا ساق
|
فوبيا
|
Phobia
|
ترس غير منطقي از يك شي ، شخص ، عمل يا يك موقعيت . ترس بيمارگونه همراه با اضطراب شديد
|
فولات
|
Folates
|
گروهي از تركيبات ويتامين B كه از اسيد فوليك مشتق شدهاند. فولات در غذاهايي مثل سبزيجات با برگ سبز و كبد حيوانات يافت مي شوند
|
فيبروزكيستيك
|
Cystic fibrosis
|
اختلالي ژنتيكي است و اكثر سيستمها را در كودكان و افراد بالغ متاثر مي سازد. با انسداد و عفونت مزمن راههاي هوايي و عدم وجود هضم طبيعي در گوارش مشخص مي شود
|
فيبروما
|
Fibroma
|
تومور خوش خيم بافت فيبروزه
|
فيبروميوما
|
Fibromyoma
|
يك تومور خوش خيم مركب از بافت فيبروزي و عضلاني
|
فيزيولوژي
|
Physiology
|
1- علمي كه در مورد عملكرد موجود زنده و قسمتهاي مختلف بدن آن و فاكتورهاي فيزيكي و شيميايي و واكنشهاي آن صحبت ميكند
2- مراحل اساسي زمينهساز اعمال يك گونه يا طبقه از موجودات زنده يا هر يك از بخشها و يا واكنشهاي آن
|